مولانا احمدالله حبیبی، امیر نهاد دینی إحیاءالعلوم ولایت نیمروز
امروزه حالات مسلمانان قلب هر انسان آزاده را به تکان میآورد؛ از کجا بگوییم؟ از مردم مسلمان چین که در اردوگاههای اجباری به خوردن گوشت خوک مجبور میشوند یا مردم کشمیر که بهخاطر مسلمان بودن در شدیدترین تدابیر امنیتی قرار دارند که حتی نمیتوانند نماز جمعه را برپا کنند، یا مردم فلسطین و سوریه که هرروز زیر بمباران جان میدهند یا مردم مسلمان میانمار که خانه و کاشانةشان آتش زده میشود و به محارمشان هتک حرمت میگردد، یا از مردم مسلمان افغانستان که چهل سال در غم و ماتم عزیزانشان اشک خون میریزند و هرروز شاهد پرپر شدن فرزندان، جوانان و زنان و مردان آنان هستیم؛ پس ای مسلمان! من و تو در قبال این همه بیعدالتی و ظلم چه وظیفهای داریم؟
آیا وقت آن نرسیده که به احکام دین و آیههای قرآن عمل کنیم؟ آیا به وعدههای قرآن که امنیت و آسایش را در پرتو عمل به احکام دین میداند، یقین نداریم؟ پس چه شده ما را که یهود و نصارا درمورد سرنوشت ما تصمیم میگیرند، آیا دین اسلام کاملترین دین نیست یا در تمام ابعاد زندگی بهترین برنامه نمیباشد؟ پس چرا بهخاطر منافع شخصی، حزبی، منطقوی، قومی، زبانی و … حاضر به پذیرش حکم قرآن نیستیم. آیا قرآن نگفته که یهود و نصارا (اسرائیل، امریکا و همپیمانانشان) دشمنان قسمخوردة شما هستند، آیا این تعجبآور نیست که ما بهجای اینکه باهم متحد شویم و متجاوزین را از کشور خود بیرون کنیم، به بهانههای واهی همچون عناوین جمهوریت، حکومت و … بهدنبال آن هستیم که همچنان بر چوکی قدرت تکیه بزنیم و صدها سؤال دیگر.
پس چه باید کرد؟ اگر این سؤال از عالم، تحصیلکرده، متنفذ و سایر اقشار پرسیده شود، میگوییم از دست ما کاری ساخته نیست؛ لیکن اگر فکر کنیم متوجه میشویم که قرآن و سنت ما را به احساس مسئولیت متوجه نموده و هریک از ما را در حد توان مسئول قرار داده است، پس اگر هر شخص احساس مسئولیت بکند و با وحدت و همبستگی در کنار هم قرار بگیریم، قطعنظر از مسائل حزبی و قومی بلکه در سایۀ اسلام و بهعنوان مسلمان سیل خروشانی درست خواهد شد که نهتنها خارجیها را بلکه هر کسی که بدخواه این مردم باشد را با خود در اعماق درهها مدفون خواهد کرد.