محمدداوود یوسفی_ مدیر مسئول
بیش از چهار ماه از سقوط دولت محمداشرف غنی، رئیس جمهور فراری کشور میگذرد. در پی اتفاقات پس از آن و نیز فساد گسترده دولت قبلی، بحران انسانی و اقتصادی در افغانستان روزبهروز عمیقتر میشود و باوجود تمام تلاشهای صورتگرفته، همچنان اوضاع بشری رو به وخامت است. شکی نیست که اگر تعامل و برخورد کشورهای جهان، بهویژه قدرتهای مالی و توسعهیافته دنیا با “امارت اسلامی” به همین منوال به پیش برود، تبعات و آثار سخت اقتصادی و بشری بر جامعه و مردم افغانستان سرازیر خواهد شد.
آنچه مردم افغانستان را عمیقا نگران کرده است، اوضاع بد معیشتی و بهتبع آن، چالشهای فزاینده پسوند آن است. یکی از مهمترین پیامدها و تبعات این اوضاع، گسترش ناامیدی و حس یأس در میان توده ملت است. آنچه مسلم است این است که مردم اقتصادی پویا و زندگیِ توأم با آرامش و آسایش میخواهند و این حق مردمی است که چهل سال با تمام وجودشان مشکلات را لمس کردهاند.
در شرایط کنونی، مردم افغانستان با تورم لجامگسیخته روبهرو شدهاند. از یک طرف پول رایج کشور در برابر اسعار خارجی، بهویژه دالر آمریکایی ارزش خود را از دست داده است، از طرف دیگر قیمت مواد خوراکه و سوختی سر به فلک کشیده است، در این آشفته بازار مقصر کیست؟ چرا چنین شرایطی بهوجود آمد؟ وظیفه جهانیان بهخصوص کشورهای همسایه در مقابل این بحران چیست؟ ”امارت اسلامی” چه باید بکند؟
پاسخ مدلل به همه این سوالها “مثنوی میخواهد و صدمَن کاغذ”؛ اما اگر بخواهیم اجمالی به این موضوع بپردازیم، باید دانست که: فروپاشی سریع نظام قبلی و بلوکهشدن میلیاردها دالر از دارایهای مردم افغانستان در آمریکا و تحریم دادوستد پولی با مراکز مالی افغانستان، از مهمترین عوامل بحران پیش آمده هستند. از جهتی دیگر، “یک بام و دو هوای” جامعه جهانی بهویژه کشورهای همسایه را در موضوع تعامل نیک و ارتباط اثربخش با دولت جدید افغانستان، نباید نادیده گرفت.
درواقع، دوگانگی و عدم شفافیت جهان دربرخورد با دولت جدید افغانستان، و مشخصا در زمینه به رسمیتشناختن آن، علت مؤثر و مهمی در شکلگیری حالت موجود است.
از طرفی دیگر، اقداماتی که “امارت اسلامی” تا کنون برای گشایش این گرهها انجام داده است، حرکتهایی کافی و اثربخش نبوده و میبایست تیم دیپلماسیِ قویتری را برای رایزنی با جهان آماده بسازد.
اما وظیفه ما در این شرایط حساس نیز این است که در مقابل هرگونه تبلیغات سو واکنش نشان ندهیم و از کاه، کوه نسازیم.
نباید فراموش کرد که تحریم یک دولت یا به رسمیت، نشناختن آن، درواقع تحریم آن ملت و به رسمیتنشاختن آن است.
در پایان، لازم است امارت اسلامی در این مقطع بسیار حساس گامهای بیشتری درجهت اعتمادسازی میان ملت و دولت بردارد و از طرفی، ملت غیور افغانستان نیز باید مواظب تبلیغات مسموم دشمنان باشند، مبادا ناخواسته گرفتار شایعهها و جو دروغین شوند. با این اتحاد و وحدت بین دولت و ملت، وحدت داخلی عمیقی صورت خواهد گرفت و جلو زیادهخواهیهای کشورهای زورگو گرفته خواهد شد.