عبدالمجید دوستی
انسانها از سیستم بسیار فوقالعادۀ بدنی و ذهنی برخوردار بوده و با ظاهر زیبا و خوشتراششان از سایر موجودات متمایز هستند. در برابر هر اتفاقی توانایی رویارویی را دارند و با شمشیر عقل و نیزۀ خرد وارد میدان نبرد میشوند. برای موفقشدن در هیچ عرصهای کم نمیآورند و در رسیدن به هدف از پا نمیافتند. میتوانند در هر قالبی شکل جدید بگیرند و رخ دیگری از خودشان نشان بدهند و خانۀ وجودشان را از نو بسازند. تمام این ویژگیهای منحصربهفرد در نهاد انسانها به ودیعت گذاشته شده است تا مسئولیت سنگین و گرانی را حمل کنند و عهدهدار وظیفه خطیری بشوند. آن وظیفه، چرخاندن چرخ دنیا و پیروز و کامیان و صحیح و سالم بیرون آمدن از جولانگاه رقابتهاست.
بدونشک، هر انسانی ذاتا و بهحتم در یک زمینۀ مشخص استعداد خاصی دارد و در یک بخش معین تواناییاش شکوفا و رونما میشود. اما هرازگاهی خاکبادِ غفلت و تنبلی روی تواناییهایش اثر گذاشته و استعدادهایش زیر خروارها خاکِ بیتوجهی مدفون و مغفول بماند. آنوقت ضرورت دارد که انسان سرزمین درونش را حفاری کند و از اعماق تاریک وجودش گوهر استعدادش را بیابد و بیرون بکشد و بدرخشاند. چون در هیاهوی این عالم پریش و پرشتاب، جایی برای ایستادن و دستگیرهای برای گرفتن و جاپایی برای نگهداشتن خود وجود ندارد، مگر اینکه انسان داشتههای ذاتیاش را رو کرده و تمام قدرت و طاقتش را از مرحلۀ «بالقوة» به مرحلۀ «بالفعل» منتقل کند؛ یعنی روی پتانسیلهای درونیاش حساب باز کند و آینۀ هنرهای نهفتهاش را صیقل بدهد؛ زیرا پرورش استعدادهای فردی و باروری تواناییهای شخصی، رمز موفقیت و کلید برندهشدن در مصافگاه دنیای کنونی است. تازمانیکه وجود انسان پرمایه نباشد و فنی و تخصصی در بساط نداشته باشد، بازارش سرد و مغازهاش خلوت خواهد بود.
انسان هرچقدر بیشتر به خودش وقت بدهد و روی خودش سرمایهگذاری کنند، در طی چند سال رشد چشمگیری خواهد نمود و نردبانی برای بالارفتن به آسمان خواهد ساخت؛ آنوقت خریداران و طرفداران بیشماری بهش رو خواهند کرد.
پس اگر خواهان درنوردیدن کرانهها و مشتاق فتح قلهها و علاقهمند تسخیر سپهر موفقیتها هستیم، در گیروبیر جهان شلوغِ امروز خودمان را فراموش نکنیم و از هستیمان غافل نمانیم.