عبدالرحیم ملاخیل
تحصیل علم و آگاهی و اطلاع از اصول و فنون، کار مشکلی نیست، اما آنچه که انسان را به کمال انسانیت و به جمال روحانیت نائل میکند، «عمل» به آنچه آموخته است، میباشد. از بدو خلقت بشر تا کنون انسانهای گوناگونی آمدهاند و رفتهاند، انسانهایی بودهاند که مایة افتخار هر بشر و حتی خداوند پاک بودند و همچنین انسانهایی نیز پا به عرصة گیتی گذاشتهاند که مایة ننگ برای هر قوم و حتی منطقة خویش قرار گرفتهاند.
آنانی که افتخارآفرینی کردهاند و امروزه نام نیکی از آنان پابرجا است، کسانی هستند که معرفت و شناخت پروردگار خویش را حاصل نمودند و میدانیم که معرفت الهی ابتدا با شناخت او تعالی آنهم توسط «علم» پیدا میشود. اما پس از تحصیل و دریافت علم، چیزی که خیلی مهم است عمل بر آنچه آموخته شده است، میباشد.
کثرت عمل یا عمل کلان؟
برای این که بتوانیم در جمع انسانهای شریف و خوب قرار بگیریم، نیازی نیست که حتما باید مدارک بالا و عالی داشته باشیم. بلکه علم اندک هم میتواند انسان را به بالاترین قلههای موفقیت برساند و او را در دنیا و آخرت کامیاب کند.
چنانکه در تاریخ میخوانیم که بهترین انسانها بعد از انبیا، صحابه هستند، آیا مگر تمام اصحاب پیامبر خدا صلیاللهعلیه و سلم صاحبان کتاب و تالیف بودند؟
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی برو کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر؟
وقتی میتوانیم طعم واقعی علم را بچشیم که آن را با عمل خویش منور کنیم.
عمل در استقامت بر دین الله؛
عمل بر انجام فرایض خداوند متعال؛
عمل در پیشبرد اهداف اسلام؛
عمل در زندهنگهداشتن آرمان پیامبران؛
عمل در حلالخواری؛
عمل در بازآمدن از حرامخواری
عمل در نرفتن بهسوی راههای انحرفی؛
عمل در نگاهنکردن بهسوی نامحرمان؛
و عمل در این که بندة خوب باشیم و هرچهقدر خداوند متعال به ما دانش داده شکر آن را بهجا بیاوریم و بر همان مقدار اندک، جامة صحیح عمل را بپوشانیم و خود را از تمامی محرمات نجات بدهیم.