بدون شک خطرناکترین دشمن انسانیت و سرچشمة تمام بدبختیها جهل و نادانی است و در مقابل ارزشمندترین عمل زدودن جهالت و روشن کردن مشعل علم است؛ چراکه از بدو جوانه زدن بذر بشر هر سفیدرویی سعادت خود را مدیون علم بوده و است، ازاینرو اولین درس و پیام قرآن کریم توصیه به خواندن و نوشتن است.
آموزشوپرورش از مهمترین اهداف دین مقدس اسلام بوده است و اساسیترین زیربنای توسعة یک کشور به شما میرود و به همین دلیل توسعه و پیشرفت یک کشور بدون توسعهی معارف ممکن نیست.
افغانستان عزیز ما متأسفانه جزو عقبماندهترین و توسعهنیافتهترین کشورهای جهانسومی بشمار میرود که فعلاً تاریکترین روزهای عمرش را سپری میکند. بحرانهایی که از جهل سرچشمه گرفته و حصار زندگی را برایش تنگ نموده است و تمام استعدادها و داراییهایش را بر باد فنا داده است.
میخواهم در این چند سطر به گردنههایی اشاره کنم که مانع رشد شدهاند و باعث ضعف تعلیم و تربیه میشوند و به کاستیهایی بپردازم که بهدلیل کوتاهیهای دولتمردان و زمامداران سیستم وزارت معارف بهوجود آمده و راهکارهایی سازنده و مفید در این زمینه ارائه دهم.
۱. کمتوجهی دولتمردان به تعلیم و تربیه؛
متأسفانه اساسیترین مشکل داخلی در تعلیم و تربیة افغانستان کمتوجهی دولت به این امر مهم است که مشکلات دیگر معارف افغانستان هم از این مشکل نشأت میگیرد و اگر این مشکل برطرف شود، مشکلات دیگر نیز رفع خواهد شد. آنگونه که انتظار میرفت دولت افغانستان در چندسال گذشته به توسعة معارف توجه نکرده است. وضعیت جنگی افغانستان باعث گردیده توجه به مسائل امنیتی در اولویت باشد و توجه دولتمردان را از معارف دور و به مسائل امنیتی معطوف سازد.
۲. نبود مدیریت درست؛
نبود مدیریت درست، فقدان برنامههای کلان ملی و سیاستزدهشدن نظام آموزشی، از دیگر عوامل اساسی است که دستگاه وزارت معارف را در سطح بسیار پایینی نگه داشته است.
۳. تقدم رابطه بر ضابطه؛
تقدم رابطه بر ضابطه در استخدام مدیران،
تبعیض، بیقانونی و عدم شایستهسالاری یکی از معضلات جدی معارف افغانستان است.
۴. کمبود مکاتب؛
کمبود مکاتب در ولایات مختلف از معضلات جدی معارف افغانستان است که باعث ازدحام در صنفهای مکتب گردیده است. تجمع شمار زیاد دانش آموزان از یکسو و کمی اوقات درسی بهعلاوه معلمان ضعیف موجب پایین آمدن شدید کیفیت آموزش در افغانستان گردیده است.
۵. فساد اداری؛
نهاد آموزشوپرورش نیز متأسفانه مثل دیگر ارگانهای دولتی از گزند فساداداری در امان نمانده و اموالی که باید در ظرفیتبخشی مکتبها و توسعة آنها خرج میشد، در جیب مسئولان گذاشته میشود و همچنین وجود مکاتب خیالی که اخیراً از آن پرده برداشته شد لکة عاری است بر جبین زمامداران.
۶. معلمان کمسواد؛
کمبود معلمان توانمند باعث گردیده که وزارت معارف برای رفع این مشکل دست به استخدام گسترده بزند و در این میان حتی کسانی که از سطح سواد پایینی برخوردار بودند منصب تدریس را اشغال کردند.
اینها کاستیها و کمبودهایی بود که باید دولتمردان و کسانی که رهبری وزارت معارف را در دست دارند به آنها توجه کنند و در پی ازبینبردن این موانع باشند و با خیرخواهی و دلسوزی و طلب نصرت و مدد از الله متعال به معارف کشور بهبود بخشند تا شاهد افغانستانی نوین با سطح تعلیم عالی باشیم.
بدون شک خطرناکترین دشمن انسانیت و سرچشمة تمام بدبختیها جهل و نادانی است و در مقابل ارزشمندترین عمل زدودن جهالت و روشن کردن مشعل علم است؛ چراکه از بدو جوانه زدن بذر بشر هر سفیدرویی سعادت خود را مدیون علم بوده و است، ازاینرو اولین درس و پیام قرآن کریم توصیه به خواندن و نوشتن است.
آموزشوپرورش از مهمترین اهداف دین مقدس اسلام بوده است و اساسیترین زیربنای توسعة یک کشور به شما میرود و به همین دلیل توسعه و پیشرفت یک کشور بدون توسعهی معارف ممکن نیست.
افغانستان عزیز ما متأسفانه جزو عقبماندهترین و توسعهنیافتهترین کشورهای جهانسومی بشمار میرود که فعلاً تاریکترین روزهای عمرش را سپری میکند. بحرانهایی که از جهل سرچشمه گرفته و حصار زندگی را برایش تنگ نموده است و تمام استعدادها و داراییهایش را بر باد فنا داده است.
میخواهم در این چند سطر به گردنههایی اشاره کنم که مانع رشد شدهاند و باعث ضعف تعلیم و تربیه میشوند و به کاستیهایی بپردازم که بهدلیل کوتاهیهای دولتمردان و زمامداران سیستم وزارت معارف بهوجود آمده و راهکارهایی سازنده و مفید در این زمینه ارائه دهم.
۱. کمتوجهی دولتمردان به تعلیم و تربیه؛
متأسفانه اساسیترین مشکل داخلی در تعلیم و تربیة افغانستان کمتوجهی دولت به این امر مهم است که مشکلات دیگر معارف افغانستان هم از این مشکل نشأت میگیرد و اگر این مشکل برطرف شود، مشکلات دیگر نیز رفع خواهد شد. آنگونه که انتظار میرفت دولت افغانستان در چندسال گذشته به توسعة معارف توجه نکرده است. وضعیت جنگی افغانستان باعث گردیده توجه به مسائل امنیتی در اولویت باشد و توجه دولتمردان را از معارف دور و به مسائل امنیتی معطوف سازد.
۲. نبود مدیریت درست؛
نبود مدیریت درست، فقدان برنامههای کلان ملی و سیاستزدهشدن نظام آموزشی، از دیگر عوامل اساسی است که دستگاه وزارت معارف را در سطح بسیار پایینی نگه داشته است.
۳. تقدم رابطه بر ضابطه؛
تقدم رابطه بر ضابطه در استخدام مدیران،
تبعیض، بیقانونی و عدم شایستهسالاری یکی از معضلات جدی معارف افغانستان است.
۴. کمبود مکاتب؛
کمبود مکاتب در ولایات مختلف از معضلات جدی معارف افغانستان است که باعث ازدحام در صنفهای مکتب گردیده است. تجمع شمار زیاد دانش آموزان از یکسو و کمی اوقات درسی بهعلاوه معلمان ضعیف موجب پایین آمدن شدید کیفیت آموزش در افغانستان گردیده است.
۵. فساد اداری؛
نهاد آموزشوپرورش نیز متأسفانه مثل دیگر ارگانهای دولتی از گزند فساداداری در امان نمانده و اموالی که باید در ظرفیتبخشی مکتبها و توسعة آنها خرج میشد، در جیب مسئولان گذاشته میشود و همچنین وجود مکاتب خیالی که اخیراً از آن پرده برداشته شد لکة عاری است بر جبین زمامداران.
۶. معلمان کمسواد؛
کمبود معلمان توانمند باعث گردیده که وزارت معارف برای رفع این مشکل دست به استخدام گسترده بزند و در این میان حتی کسانی که از سطح سواد پایینی برخوردار بودند منصب تدریس را اشغال کردند.
اینها کاستیها و کمبودهایی بود که باید دولتمردان و کسانی که رهبری وزارت معارف را در دست دارند به آنها توجه کنند و در پی ازبینبردن این موانع باشند و با خیرخواهی و دلسوزی و طلب نصرت و مدد از الله متعال به معارف کشور بهبود بخشند تا شاهد افغانستانی نوین با سطح تعلیم عالی باشیم.