نهادهای جهانی نباید با اقدامات غیر متعارف، وضعیت در افغانستان را پیچیده کنند؛ تعامل با نظام موجود در این کشور، راه معقولی است که باید به آن تمکین کرد.
اخیرا شورای امنیت سازمان ملل، در باره افغانستان نشستی را برگزار کرد که با تصویب قطعنامه ی بیشتر سفارشی و توصیهگونه، همراه بود.
با آنکه امارت اسلامی از هر نشست و راهکاری که بتواند برای آینده افغانستان و منطقه مفید باشد، استقبال میکند، مگر تاکید بر این است که باید به ارزشها در افغانستان احترام گذاشته شود.
از طرف دیگر فضای داخل نشست، به گونهای بود که نشان می داد، میان شرکت کنندگان توافق نظر وجود ندارد، شماری با دلایل ناموجه بر تنبیه و انزوا امارت اسلامی تاکید داشتند درحالیکه شماری از نمایندگان کشورها، یگانه راهحل اوضاع کنونی افغانستان را تعامل و گفتمان میدانند و کار گیری از گزینه تعامل و گفتمان را برای حل مسایل مورد بحث مهم دانستند.
آنچه مهم است، این است که نهادهای جهانی بهخصوص سازمان ملل که مسئولیت تامین نظم جهانی را دارد، باید بپذیرند که سیاستهای ناکام نتیجه نمیدهد، دیکته و فشار از راه این سازمان ها، وضعیت را آشفتهتر میکند و این سازمان ها باید اهداف و برنامههایشان را مستقلانه طرح و دنبال کنند. ابزارشدن برای قدرتهای بزرگ، بهجز آنکه از اعتبار این سازمانها بکاهد، سود دیگری ندارد.
بهتر این بود که شورای امنیت سازمان ملل فعالتر و مثبتتر می بود و بهجای سفارش و توصیه، وارد واقعیتها در افغانستان می شد و بیشتر به حل آن مشکلات می پرداخت که از تحریمهای بیجا و روشهای نامناسب، عاید حال مردم افغانستان شده است.
واقعیت این است که نهاد های جهانی، در بسیاری مسایل منجمله مسئله افغانستان بیشتر به سیاست دیکته و منافع کشورهای قدرتمند، اتکا داشته است، تا تمکین به واقعیتها.
مردم افغانستان در جریان چهل و پنج سال گذشته، دچار درد و آلام بودهاند که با یک تجاوز خارجی آغاز شد و در وجود مداخلات و تجاوزهای دیگر ، تشدید یافت. نهادهای جهانی کمتر به حال مردم ما و بیشتر به منافع ووضعیت کشورهای قدرتمند منجمله کشورهای متجاوز توجه داشته است، حتی با تصویب قطعنامههای سلیقهای و فرمایشی به مجازات دسته جمعی مردم ما پرداخته شده است که چنین اقدامات نمی تواند بیان کننده موقف تعریف شده و حقوقی یک نهاد جهانی باشد.
تصویب قطعنامه ها و اتهام بندی ها در برابر نظام موجود در افغانستان، گره گشای مشکلات نیست، بل تداوم مشکلات است. این گونه قطعنامه ها به جای آنکه باب گفتگو و مذاکره را که دپیلماسی نوین جهانی به آن حکم می کند، مسدود می سازد، اندیشه سالم تعامل و همکاری را هم محدود میکند؛ در حالی که امارت اسلامی بر تفاهم و تعامل تاکید دارد و نشست های بین المللی بدون حضور نماینده امارت اسلامی نمی تواند جوابگو به چالش ها و دشواری های کنونی باشد.
نیاز است، برای حل دایمی مشکلاتی که میان امارت اسلامی و جامعه جهانی وجود دارد، به اندیشه تعامل و همکاری که از سوی امارت اسلامی پیشکش شده است و همچنان به ارزش هایی که جامعه افغانی به آن باورمند است، احترام گذاشته شود.
آژانس خبری باختر