محمد داوود یوسفی- مدیر مسئول
تحصیل در زندگی فردی و اجتماعی بشر تأثیر بهسزایی دارد و برای انکشاف اقتصادی و اجتماعی از عناصر بنیادی و اساسی هر جامعه و دولت به شمار میرود. تحصیل ثبات سیاسی را تقویت میکند، سلامت مردم را بهبود میبخشد، رشد اقتصادی میآورد، تحصیل از منابع توانمندسازی و استقلال هر کشور است. از اینرو، اسلام توجه ویژهای به آموختن علم و یادگیری آن کرده است و اولین آیاتی که نازل شد، برخواندن و یادگیری تأکید داشت.
براین اساس، خداشناسی، درک هرچهبهتر از مفاهیم قرآن و سنت، خانوادۀ سالم و کشوری آباد، جز با فراگیری علم و تعلم صحیح تحقق پیدا نخواهد کرد.
اسلام مرد و زن را در حقوق و امتیازات مساوى مىداند؛ بنابراین زن در تمام احکام عبادى و حقوق اجتماعى با مرد شریک است و در هر امرى که مرد استقلال دارد؛ مانند ارث، کسب، معامله، تعلیم و تربیت و … زن نیز مستقل است، مگر در مواردى که مخالف مقتضاى طبیعتش باشد؛ لذا با بررسى آیات و روایاتى که درباره تحصیل علم و دانش وارد شده؛ با تعابیری همچون «یا أیهاالناس» و «یا أیهاالذین آمنوا» آمده است که آیاتی عمومى است و شامل زنها هم مىشوند. اسلام «علم» را نور و «جهل» را ظلمت و علم را بینایى و جهل را کورى مىداند.
«هل یستوى الذین یعلمون والذین لایعلمون إنما یتذکر أولوا الألباب»؛
آیا آنان که به سلاح علم مجهزاند با آنان که با جهل و نادانى دست بهگریبانند، با هم برابرند؟ فقط اندیشمندان تفاوت این دو گروه را درک مىکنند و امتیاز آنان را باز مىیابند. آنچه که اسلام برای زن در نظر گرفته است، چیزی است که با طبیعت او هماهنگی دارد، به او امنیت کامل میبخشد و از او در برابر شرایط نامساعد و دشواریهای زندگی محافظت میکند.
امام بخاری در صحیح خویش چند بابی را مختص به علم و آموزش زنان تخصیص داده و نامگذاری کرده که از جمله میتوان این ابواب را نام برد: «باب هل یجعل للنساء یوماً علی حدة فی العلم» و «باب عظة الإمام النساء و تعلیمهن» و « بَابُ تَعْلِيمِ الرَّجُلِ أَمَتَهُ وَأَهْلَهُ»؛ بنابراین اسلام با تحصیل زن مخالف نیست، بلکه تشویق کرده است؛ اما آنچه امروز باید به آن توجه شود “نحوۀ آموختن علم” است که با توجه به آموزههای فقهی و اسلامی، این فرایند باید اسلامی باشد و رعایت شرایط زیر را میطلبد:
۱. جدایی صنفهای ذکور از اناث؛
۲. زنان مسئول آموزش دختران باشند؛
۳. خروج زنان با اجازۀ محرم؛
۴. با حجاب شرعی از خانه بیرونآمدن؛
۵. استفاده از استاد زن در صنف؛ در حد امکان.
با توجه به آنچه گذشت، فضایل تحصیل و جواز آن برای مرد و زن یکسان است، اما از نگاه دین مبین اسلام تنها تحصیل علم مهم نیست، بلکه شرایط حصول آن نیز مهم است.
پیشرفتهایی که در بیست سال گذشته در موضوع تحصیل علوم، بهویژه تحصیل زنان رخ داده است را نمیتوان نادیده گرفت، اما آیا وضعیت مراکز آموزشی مطابق با اعتقاد و فرهنگ و عنعنات مردم بود؟ آیا کیفیت دروس در حد مطلوب بود؟ با بررسی آمار از کل نفوس افغانستان، در مییابیم که زنان اندکی بیش از ده فیصد وارد مراکز آموزش عالی میشدند و در مکاتب از صنف نُه الی دوازده کمتر از بیست فیصد اشتراک میکردند.
بسیاری، عوامل و ریشه این مشکل را در فقر فرهنگی و عنعنات مردم و ناامنی در حکومت قبل میدانند، اما با آن که این علتها بی تأثیر نبود، ولی عامل عمده دوریجستن دختران از مکاتب، به عدم اعتماد مردم به مراکز آموزشی متوسطه و عالی بر میگردد؛ زیرا چهبسا دخترها و پسرهایی که بدون ازدواج شرعی از این طریق، باهم فرار میکردند و در نتیجه، مشکلات عدیدهای را می آفریدند که در برخی مواقع منجر به قتل چند نفر و درگیرهای قومی میشد.
مشکل دیگری که باعث بازماندن قشر اناث از تحصیل میشد، بدحجابی در برخی از این مراکز بود که متأسفانه هنوز در جاهایی خودنمایی میکند، فساد اخلاقی در برخی مکاتب وجود داشت و بسیاری از خانوادهها بهخاطر اینکه آبرویشان حفظ شود به جایی شکایتی نمیکردند و کسی را اطلاع نمیدادهاند.
با سروی مختص افغانستان در مییابیم که در سراسر افغانستان بیش از ۱۷۸۰۰ باب مکتب وجود دارد. از این میان بیش از ۲۷۰۰ باب مکتب دخترانه و بیش از ۶۳۰۰ مکتب پسرانه و بیش از ۸۷۰۰ باب مکتب، دخترانه و پسرانه است.
از میان بیش از ده میلیون دانشآموز بیش از سه و نیم میلیون آن را دختران تشکیل میدهند. یعنی ۳۰ فیصد کل متعلمین مکاتب؛ در صورتی که نیمی از جمعیت کشور را قشر اناث تشکیل میدهد. از طرفی کیفیت پایین آموزش باعث بیاعتمادی جامعه نسبت به معارف بود و بسیاری به اینخاطر که دروس مکتب را بهخوبی یاد بگیرند روی به کورسهای خصوصی آورده بودند و برخی قدرت مالی نداشتند تا در این مراکز درس بخوانند.
با توجه به آنچه گذشت، بهنظر میرسد حاکمان جدید افغانستان به این نکات و بسیاری از مشکلات دیگری که “مثنوی چهل مَن کاغذ” میخواهد، نیک متوجه شدهاند و بهدنبال آن هستند تا آنها را در حد توان برطرف سازند.
فراموش نکنیم که این حکومت از دل مردم برخاسته است و بهخوبی مشکلات مردم را درک میکند، پس نباید تحت تأثیر تبلیغات دشمنان قرار گرفت و ملت را ناامید کرد. این روزها هر نظر ناسنجیده به منزلۀ آب در آسیاب دشمن ریختن است؛ لذا باید صبور بود و فراموش نکنیم که ما مسلمانیم و باید همۀ امور زندگی، از خوردن و آشامیدن گرفته تا تحصیل و کار ما بر اساس و محور اسلام باشد.
از اینرو، آنچه در زمینه ایجاد فضای هماندیشی و رسیدن به اجماع ملی لازم است، اعتماد و حسن نیت به نیروی حاکم و پرهیز از مایوسسازی آحاد جامعه است.