ادهم شرقاوی
ترجمهٔ ولیالله رفیعی
﴿كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ﴾(شعرا: ۶۲)؛ هرگز چنین نیست؛ چراکه پروردگارم با من است و حتما مرا راهنمایی خواهد کرد.
موسی علیهالسلام نمیدانست که اندکی بعد، عصای او دریا را خواهد شکافت. فقط باور داشت که خداوند هرگز او را تنها نخواهد گذاشت.
دوست من، دلمشغول چگونگی گشایش راهها مباش. سعی کن مشغول جلب رضایت ذاتی باشی که کلید هر گشایشی در دست اوست…
ابراهیم علیهالسلام نیز نمیدانست که شعلههای آتش، برایش نسیم سرد و ایمنیبخش خواهند شد، اما در دلِ منجنیق، دلش سرشار از اطمینان به خدای خویش بود.
نوح علیهالسلام نیز از هولوولای طوفان خبر نداشت، اما با اطاعت و تسلیم، کشتی را ساخت؛ زیرا یقین داشت که کارساز او خداست…
و یوسف علیهالسلام نیز نمیدانست که خوابِ پادشاه، سرآغاز آزادی او خواهد شد، اما در تاریکیِ زندان، همچنان از نیکوکاران بود و دل از یقین خالی نداشت.
دوست من، تمام همت تو باید معطوف به جلب رضای الهی باشد، نه به سنجش و پیشبینی راههایی که گشایش را ممکن میسازند؛ که تدبیرِ امور در دست خداوند است، نه در قلمرو علم و قدرت تو.
دست قدرت الهی، در سکوت و نهان، پیوسته در کار است، و چه بسیار معجزاتی که در پس پرده شکل میگیرند، بیآنکه کسی آگاه شود، بهناگاه جهانی را دگرگون میسازند.