از رنجی که مردم میبرند
محمد داود اسحاقزهی «یوسفی»
ملتها را اعتقادات مشترک به هم متصل میکند و دولتها را خدمت به مردم با مردم پیوند میدهد و نامشان را ماندگارتر و دفتر خدماتشان را پربرگتر میکند. دولتهایی در تاریخ در میان مردم محبوب بودهاند که از جنس مردم در کنار مردم و با مردم بودهاند و کورسوی اهدافشان تأمین رفاه مردم و ایجاد بستر امنیت و آسایش برای آنان بوده است.
رمز موفقیت یک دولت این است که رنج مردم و دولتمردان یک چیز و در یک سطح و از یک رنگ باشد و تفاوتی میان دغدغهی حاکم و رعیت و فرمانروا و فرمانبر نباشد. حکومت دهسالهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و خلافت سیسالهی خلفای راشدین شاهد برحق این مدعاست. آنان وقتی در میان مردم مینشستند بسیار به ندرت تشخیص داده میشدند که سران حکومت و فرمانروایان مردم هستند، از بس همرنگ مردم بودند و وجه تمایزی در ظاهر و پوشش با آنان نداشتند و حقا که در عمل و کردار نیز سر انگشتی از مردم برتر و بالاتر دیده نمیشدند و در پی آن هم نبودند.
آنان مردمانی از جنس خود مردم بودند که از دل همان جامعه برخاسته بودند و با حکومت عادلانه، منصفانه و مدبرانهشان بر دل مردم حکومت میکردند و رضایت و خشنودیشان را به دست میآوردند.
مردم افغانستان پس از تحمل سالیان متمادیِ رنج، مشقت و فلاکت، اکنون نسیم خوش و روحافزای چنین حکومتی را تجربه میکنند که سرانش از جنس خودشان است. مردمانی خادم و دلسوز که عمری را در سنگر داغ جهاد و نبرد علیه دشمنان خارجی و مزدوران داخلی سپری کردند و از پیشکردن جان و مال و نفس و نفیس نیز دریغ نکردند و اکنون پس از گذر از مرحلهی دشوار و امتحان بزرگ جهاد، در دوران سختتر اجرای حاکمیت و برقراری و تنظیم حکومت اسلامی قرار دارند و با عزم راسخ و تلاش مستمر خواهان رساندن کشتی این ملت به ساحل امن آرامش و آبادی هستند. باوجوداین، رنج این مردم داغدیده و زحمتکش هنوز ادامه دارد و دشمنان اجازه نمیدهند این ملت نفسی راحت بکشد و با خاطری آسوده سر بر بالین بگذارد.
با تأمینشدن امنیت و رونقیافتن نسبی بازار کار و کاسبی، دشمنان شوم چشم دیدن این وضعیت را نداشتند و برای پریشانسازی اذهان و شوراندازی در دل مردم، امنیت اقتصادی کشور را هدف قرار دادند و با اِعمال تحریم و ممانعت و سنگاندازی در مسیر ارتباطات و تعاملات جهانی و بازار جهانی چوب لای چرخ روزگار ملت میاندازند و آنان را همچنان در بند وضعیت دشوار اقتصادی نگه میدارند، چون وقتی امنیت در کنار اقتصاد قرار بگیرد و دوشادوش همدیگر ماشین ملت را به حرکت در بیاورد، میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند و راه را برای رسیدن به قلهها باز و هموار کند و موانع را از سر راه بردارد و از دل درهها و کوهها جاده بسازد.
اگر بخواهیم بهطور دقیقتر روی رنج ملت انگشت بگذاریم، به رسمیت نشناختن و تحریم دو رنج بزرگ و دامنگیری است که مردم افغانستان بعد از چشیدن طعم خوش امنیت، به دام آن گرفتار شدهاند. هرچند دولت افغانستان برای التیام این رنج از هیچ کوششی دریغ نکرده است، اما دشمنان ملت همواره سعی میکنند تا جلوی این تلاشها را بگیرند و به هر نحو ممکن آنها را بیاثر کنند.
شاید بتوان گفت، از تاریخ آموختهایم که آنچه ملتها را به قلههای پیشرفت رسانده و میرساند، دو چیز بوده است:
۱. علم و دانش؛
۲. همبستگی و همدلی.
هر دو جزو نیازهای اساسی مملکت به شمار میروند.
امروزه کشورهای پیشرفته به کشورهای نیازمند علم و دانش خودشان را عرضه میکنند و میفروشند، چون همان تکنالوژیای را که در اختیار کشورهای دیگر قرار میدهند، با علم و دانش به دست آوردهاند. نرمافزار و سختافزارهایی را که در اختیار نیازمندان قرار میدهند، با علم توانستهاند کشف و اختراعش کنند و در نهایت هم خودشان استفاده میکنند و هم برای دیگران در مقابل دریافت مبلغی، عرضهاش میکنند.
وحدت و همدلی است که یاد میدهد چگونه در مسیر درست پیشرفت حرکت و قلههای آن را فتح کنند. برای پیشرفت در این برههی بسیار حساس لازم است ملت و دولت به دور از تبلیغات سوء، در کنار همدیگر و شانهبهشانه باهم حرکت کنند تا میهن خودشان را آباد کنند.
به قول سعدی، کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.