از شکست آمریکا تا پیروزی امارت اسلامی، بازخوانی یک رویداد تاریخی
محمد داود اسحاقزهی «یوسفی»
حادثهی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، سرنوشت کلی آمریکا، اوضاع سیاست خارجی و احوال مردم آن را برای همیشه تغییر داد و نقطهای سیاه شکست را در دامان آن انداخت. فردای آن روز سیاه و پردود، زمانی که آمریکاییها از خواب بیدار شدند، با جهانی متفاوت و شهری وحشتزده روبهرو شدند؛ به مدعیترین کشور از نظر امنیت برای اولین بار حملهی شدید شده و دو برج اقتصادی و تجاری آن فروریخته بود. در روزهای آتی جورج بوش، رئیسجمهور وقت کشور، آغاز جنگ را اعلام کرد و فاز جدیدی از سیاستهای جنگطلبانهاش را به نمایش گذاشت. بسیاری از تحلیلگران بهسرعت به این پیشبینی رسیدند که ایالات متحده نتیجه این حادثهی ناگوار را به نفع خود تغییر خواهد داد و جبران کوتاهی خواهد نمود. ۲۰ سال از آن زمان گذشت، اما در فرجام، تمام دنیا به این نتیجه رسیدند که ایالات متحده اهدافی را که از حمله به عراق و افغانستان در نظر داشت، نتوانست به دست بیاورد و شکست خورد.
خروج آمریکا از افغانستان درواقع نهتنها خروجی شکوهمندانه و از روی پیروزی، بلکه طردشدنی مفتضحانه و تحقیرآمیز بود.
ازهمینرو، در روز ۲۴ اسد صفحهی خواندنی دیگری در تاریخ پرفرازونشیب افغانستان باز شد. در روزهای پیش از آن، پیشرویهای سریع و رعدآسای نیروهای امارت اسلامی به سقوط اکثر ولایتها منجر شد. درحالیکه رئیسجمهور پیشین آمریکا ۱۸ سرطان همان سال در یک کنفرانس مطبوعاتی، وقتی از وی دربارهی احتمال سقوط کابل به دست امارت اسلامی پرسیده شده بود، با اطمینان گفته بود: «ما ارتش ۳۰۰ هزار نفری مجهز با یک نیروی هوایی قدرتمند و مدرن برای افغانستان ساختهایم که بهخوبی قادر است بر ۷۵ هزار نیروی طالبان پیروز شود و آنان را شکست بدهد. من به ارتش افغانستان که در جنگ کارآزمودهتر، مجهزتر و شایستهتر است، اعتماد کامل دارم. پس نترسید، دولت و ارتش افغانستان فرو نخواهد پاشید. دولت کنونی حفظ خواهد شد. بسیار بعید است که طالبان بر افغانستان مسلط شوند.»
با وجود این دعاهای دهانپرکن، جالب اینکه در کمتر از چهل روز، همان نیروی ساختهشدهی مقتدر فروپاشید.
افغانستان در طول چند دههی اخیر سه امپراطوری را با شکست خفتبار روانه خانهشان کرده است. در طی تقریباً یک قرن، انگلیس سه بار به افغانستان هجوم برد که در همگی آنها مجبور به فرار شد و شکست را پذیرفت. اشغال مصیبتبار
۱۰سالهی افغانستان در دههی ۱۹۸۰م توسط اتحاد جماهیر شوروی نیز به اسم رمز ناکامیهای کل پروژهی شوروی مشهور شد. شکستی که مجاهدین افغانستان زمینهی آن را برای پایان یافتن جنگ سرد فراهم کردند. آمریکا سومین امپراطوری بود که بعد از سپریشدن ۲۰ سال از حملهی نظامی به خاک افغانستان، که تبدیل به طولانیترین جنگ آمریکا شد، شکست را قبول کرد و جو بایدن بیقید و شرط نظامیان آمریکا را از افغانستان خارج کرد. به نوشتهی واشنگتنپست، این جنگ جان بیشتر از ۲۳۰۰ سرباز آمریکایی را گرفت و بالای ۲۰ هزار تن از همین سربازان را مجروح کرد و دههها هزار افغان را هم به کام مرگ کشاند. مؤسسهی «امور عمومی و بینالملل واتسون» در دانشگاه «براون» در گزارشی در همین زمینه نوشته است: «هزینهی جنگ آمریکا در افغانستان که از پاییز ۲۰۰۱ آغاز شد، ۲.۲۶ تریلیون دالر بوده است. این هزینه توسط وزارت دفاع و وزارت خارجهی آمریکا اعلام شده است. از سوی دیگر، طی این مدت ۲۴۱ هزار نفر بهطور مستقیم کشته شدند. طی این ۲۰ سال، در مجموع ۲ هزار و ۴۴۸ هزار نظامی آمریکا کشته شده و هزار و ۱۴۴ نفر از نیروهای ائتلاف ناتو نیز در این جنگ جان خود را از دست دادند.»
دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا، در مصاحبه با «فاکس نیوز» گفته بود: «اکنون یک دورهی وحشتناک برای کشورمان است. من فکر نمیکنم در تمام سالیان طولانی، کشور ما تا این اندازه تحقیر شده باشد. نمیدانم اسم آن را شکست نظامی بگذاریم یا شکست روانی؟! اما تاکنون چیزی شبیه به آنچه اینجا اتفاق افتاده است، اتفاق نیافته بود…. . ما شاهد تحقیرآمیزترین دوره (تاریخ آمریکا) هستیم.»
«کاندولیزا رایس» وزیر خارجهی پیشین آمریکا بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ و مشاور امنیت ملی کاخ سفید بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ نیز در یادداشتی دربارهی تحولات افغانستان که منجر به فروپاشی حکومت مورد حمایت واشنگتن شد، نوشت: «اکنون دولت نمیتواند ادعا کند که اعتبار جهانی آمریکا آسیب ندیده است. تصویر چند روز گذشته (خروج نیروهای نظامی) در افغانستان، تصویری از آمریکای درحالعقبنشینی را مجسم میکند.»
هنری کیسینجر دولتمرد و سیاستمدار برجستهی آمریکایی میگوید: «تبدیل افغانستان به یک دموکراسی مدرن ممکن نبود و آمریکا در تلاشهای ضدشورش خود شکست خورد.»
پیامدهای منطقهای و جهانی شکست آمریکا
۱. کاهش اعتبار نظامی و سیاسی آمریکا در جهان؛
۲.تغییر سیاستهای قدرتهای منطقهای در تعامل با افغانستان؛
۳. خروج آمریکا را باید بزرگترین شکست ایالات متحدهی آمریکا در قرن بیستویکم توصیف کرد. شکست آمریکا در افغانستان، بیش از آنکه جنبهی نظامی داشته باشد، جنبهی ایدئولوژیک دارد. شکست آمریکا در افغانستان، یعنی شکست دموکراسی وارداتی و شکست الگوی لیبرال دموکراسی. این حادثهی مهم در چشم ملتهای منطقه، علاوه بر تحقیر آمریکا، نمونهی روشنی از افول آمریکا در سطح بینالملل محسوب میشود؛
۴. آزادی عمل برای حکومت افغانستان پس از بیست سال؛
۵. امنیت در افغانستان و منطقه.
پیروزی امارت اسلامی بر آمریکا صرفاً یک دستاورد نظامی نبود، بلکه نماد ارادهی ملت مسلمان افغانستان برای آزادی، استقلال و تعیین سرنوشت خود بود. اکنون، مسئولیت بزرگتر بر دوش ملت و امارت اسلامی است تا با عزم آهنین در کنار هم افغانستان را بهجایی برسانند که شایستهی آن است و این پیروزی را به یک تجربهی موفق تاریخی تبدیل کنند.